دوستداران خدا
زمین دلتنگ و مهدى بیقرار است
فلک شیدا، پریشـان روزگار است
دلا، آدیـــــــــــنه شد، دلبر نیامد
غروب انتظارم سرنیامد
همه دلها پر از آه و غم و درد
همه آلالهها پژمرده و زرد
نفسها خسته و در دل خموشند
فغانها بىصدا و پرخروشند
نه رنگى از عدالت، نى از صداقت
در و دیوار دارد نقش ظلمت
شده پرپر گل مهر و محبّت
همه دلها شده سرشا نفرت
شده شام یتیمان، ناله و اشک
برد هرکس به کاخ دیگرى رشک
شده پژمرده غنچه در چمنزار
بگشت آواره گل در کوى گلزار
نشسته دیو بر دلهاى خفته
همه جا بذر نومیدى شکفته
زده زنگارها آئین و مذهب
دمى، رویى ز سرور نیست یا رب
به اشک چشم و مهر و ماه، سوگند
به آه و ناله دلهاى دربند
اگر نرگس ز هجرت زار زار است
شقایق تا قیامت دغدار است
نوشته شده در شنبه 90 آبان 28ساعت
ساعت 3:44 عصر توسط منتظر| نظر
By Ashoora.ir & Night Skin